شیمی ساده

تاریخچه

فلاسفهٔ یونان باستان بر این باور بودند که کل ماده موجود در جهان از مقداری مواد ساده پدید آمده‌است که «عنصر» نام دارند. این واژه برای اولین بار توسط افلاطون در کتاب تیمائوس به کار گرفته شد. وی باور داشت این مواد که یک قرن پیش از وی توسط امپدوکلس معرفی شده بودند، چندوجهی های منتظم کوچکی می‌باشند که سازنده مواد جهان هستند و ماهیت آن‌ها عبارت است از آتش، هوا، خاک و آب.

سپس ارسطو عنصر جدید به نام «اتر» را به این چهار عنصر اضافه نمود که به نظر او سازنده اجرام آسمانی یا بهشت بود. این عنصر بعداً به نام quintessence نامیده شد که در زبان لاتین به معنی عنصر پنجم است. اون عنصر را جسمی تعریف نمود که قابل تقسیم به اجزا کوچک تر نیست.

رابرت بویل در سال ۱۶۶۱ در کتاب کیمیاگر (شیمی‌دان) شکاک (The Skeptical Chymist) مفاهیم جدیدی را برای عنصر ارائه کرد. به نظر او عناصر، موادی بودند که از ترکیب هیچ ماده دیگری ساخته نشده‌باشند؛ بلکه خود در ترکیب با یکدیگر، اجسام تازه‌ای را شکل دهند. وی بر این عقیده بود که تشخیص عناصر، تنها با آزمایش شیمیایی ممکن است. بعدها آنتوان لاووازیه پدر شیمی مدرن همین مفهوم را گسترده‌تر کرد و ماده‌ای را عنصر نامید که به مواد ساده‌تری تجزیه نشود. هر چند او نور و گرما را هم به همراه چند ماده مرکب (از جمله آب) به اشتباه در فهرست عناصر خود وارد کرده‌بود؛ ولی توانست ۲۳ عنصر را به درستی از هم تفکیک و معرفی کند. لاووازیه موادی را که از پیوستن چند عنصر حاصل می‌شوند، مواد مرکب نامید.